سلول تاریک
يكشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۰ ق.ظ
تنم میسوزد از زخم شلاق ها
ونفس هایم به تنگ امد در این سلول های پراز فریاد ها
من به کدامین گناه محبوسم در این اعماق سیاه چال ها
و زنجیر ها مینوازند زخم های دست و پاها
وصدایی میخراشد گوشهای شنوارا
که فریاد برارد از اوج رذالت ها
- ۹۵/۰۸/۰۹