۰۹
آبان
۹۵
دلشوره ای دارم به وسعت اقیانوس ها .
اندوه بیشماری از ادم ها
ودراین کره خاکی اشکهایی ریخته ام به پای پیمانها
اکنون هوای شهر قلبم سرخ است
از خون جگرم که صد پاره است
و اه کشیدن های سینه سوز از بدعهدی ادم ها
من از هیچ اسمانی ندیدم بارش بارانی که برای مرحم زخم تنم باشد
و رویش گلهای بهاری که برای جبران مافات محبت های باشد
- ۰ نظر
- ۰۹ آبان ۹۵ ، ۰۹:۵۳